نگاهت عشق را تفسیر می کرد و چشمانت چه شهلا بود آن شب
صدای گریه هایت چون غریبه صدای سوز نی ها بود آن شب
سرشک از دیده ات غلطان که میشد بســان آب دریــا بود آن شب
به دستانت هجا کردی غمم را و گویی عشق پیدا بود آن شب
کویر و دشت هم با تو برایم حریم امن و ماوا بود آن شب
تو رفتی و ندانستی که بی تو به جانم سخت غوغا بود آن شب
نمی دانم چرا از آن همه دل جدایی قسمت ما بود آن شب...!
(( جابر حاجی کوه کمر ـ آنیا ))

انجمن ادبی جوان مرند درسال۱۳۷۸ با حضورجمعی از جوانان شاعر ونویسنده این شهر تشکیل گردیده است .